من یه ...

چرا عشق؟!

من یه ...

چرا عشق؟!

شعر

رفتی حالا به کی بگم؟

 

خیلی دلم تنگه برات

 

می خوام یه وقت ببینمت

 

سر یذارم رو شونه هات

 

دوست داشتم باز

 

با گلای سرخ میومدم به دیدنت

 

نه اینکه با بخت سیاه ، چشای سرخ ،ببینمت

 

گل و پرپر می کنم ،سر مزارت

 

تا ابد بارونیه چشمای یارت

 

رفتی افسوس در دل خاک

 

از تو یادگاریه چشمای نمناک

 

پاییز غریب و بی رحم

 

اون همه برگ مگه کم بود؟

 

گل من رو چرا چیدی؟

 

گل من، دنیای من بود

 

گلمو ازم گرفتی

 

تک و تنها زیر بارون

 

حالا که نیستی کنارم

 

می ذارم سر به بیابون

 

هنوزم ،بارون میباره

 

تو میای انگار کنارم

 

خودتم بهتر می دونی

 

بی صدا واست می بارم

 

پاییز غریب و بی رحم

 

اون همه برگ مگه کم بود؟

 

گل من رو چرا چیدی؟

 

گل من،دنیای من بود


ببخشید یادم نیست از کجا ورش داشتم تا منبعشو براتون بذارم.

نظر یادتون نره.

نظرات 3 + ارسال نظر
ستاره پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ب.ظ http://setareh61.blogfa.com

همیشه آرزوهایت را یاد داشت کن... نه به خاطر اینکه خدا فراموش می کند.. به خاطر اینکه فراموش می کنی آنچه امروز داری آرزوهای دیروزت است

بی تا جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:59 ب.ظ http://bitabihamta.blogfa.com

سلی ی ی ی ی پارسا خان
خوبی یا چطوری؟ (:
من ؟ عاشق؟!!!!!
چرا نیرنگ می کنی؟؟؟؟؟؟!!!

من خواستم فقط از نظر اساتید مطلع بشم! (:

بی تا جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:05 ب.ظ http://bitabihamta.blogfa.com

راستی جواب سوالتو بگم :
من امروز دقیقا ۱۷ سال و ۹ ماه و ۵ روزمه!
چی؟ خیلی دقیق بود؟ مخت سوت کشید؟؟
خوب تو خیال کن همون ۱۸ سالمه
منم با این اسم و رسم خودم دارم حالشو میبرم(:
تو چی؟ حال می ده هر روز آدم عاشق یه نفر بشه ها
اونم فاااااااااااااامیل!!!! وای ی ی ی
مث پسر دایی من که تا دیروز من بهش میگفتم داداشی!!!
غافل از اینکه....
اوووووووووووه چقد من فک می زنما نه؟ ((:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد